چه دیدی ای که هرگز بد نبینی


که سوی مبتلای خود نبینی

عفا ک اله مرا کشتی و رفتی


نکو رفتی الاهی بد نبینی

مجو پایان دریای محبت


که گردی غرق و آنرا حد نبینی

ز مقصودم بر آوردی رقیبا


الاهی ره سوی مقصد نبینی

چه طور بد ز من دیدی که سویم


به آن طوری که می باید نبینی

منم وحشی همین مردود بزمش


به پیشش دیگران را بد نبینی